ما سه چهارم از اصالت وجودی مان را به خاطر شبیه شدن به دیگران از دست می دهیم «آرتور اسکوفنور». حالا مهم نیست که نویسنده این جمله را می شناسیم یا نه، و اصلا این سه چهارم از اصالت وجودی که از دست می دهیم را به چه قیمتی از دست می دهیم! مهم این است که این جمله به نظر باکلاس و شیک می رسد و به اصطلاح لایک خورش بالاست و برای به اشتراک گذاشتنش نباید وقت را از دست دهیم!
شاید شما هم با دیدن این جمله و یا جملات مشابه در شبکه های اجتماعی لبخندی به صورتتان نشسته و بعد لایکی را به نشانه تایید، نثارش کرده باشید. اما تا حالا با خودتان فکر کرده اید که این دنیای پر رنگ و لعاب شبکه مجازی تا چه اندازه در از بین بردن اصالت وجودی آدم های دور و اطرافمان دست داشته است؟ با یک نگاه کلی به فضایی که قرار است محل به اشتراک گذاشتن تجربه های زیبا و جالب در دنیای مجازی باشد می توانیم به حقیقت تلخی که در پس ماجرای عکس های اینستاگرامی نهفته است، پی ببریم. این روزها فضای مجازی دچار کلیشه و تکرار و تقلید شده است. همه ما انگار آدم هایی هستیم که زندگی لوکس و شاد و مفرحی داریم و حتی احساساتمان را با جملات مشترکی بیان می کنیم و تلاشی هم در نشان دادن هویت اصلی خودمان نداریم. همرنگی با بقیه و انتشارعکس های عامه پسند را از ترس خودمان بودن، به انتشار افکار اصیل و احساسات واقعی خودمان ترجیح می دهیم. این پرونده شاید تلنگری باشد برای آسیبی که این روزها گریبان فضای مجازی را گرفته است. آسیبی با عنوان تقلید و محافظه کاری و غیر اصیل بودن. خطر شکار شدن در دام کلیشه های اینستاگرامی این روزها بد جوری همه گیر شده است. صفحه اینستاگرامی معلم جوانی که در روستایی دور افتاده تدریس می کرد محبوب شد چون تلاش او معطوف به نشر تجربیاتی در زندگی بود که برای هر کسی ممکن نیست آن تجربیات را کسب کند. جوان آبدارچی بی ریایی هم که ناگهان در اینستاگرام محبوب شد نه جملات برگزیده بزرگان را منتشر می کرد نه در پست هایش خبری از ناله های شبه روشنفکری بود، خیلی راحت و صمیمی مخاطبانش را به دنیای یک آبدارچی زحمتکش نزدیک می کرد. ما نمی توانیم به تعداد آدم ها زندگی کنیم اما می توانیم از تجربیاتشان درس بگیریم و لذت ببریم اگر این تجربیات به جای تصاویر مربوط به سفرهای لوکس و رستوران گردی های بی روح به دست ما برسد. اگر شما هم دوست دارید که در فضای مجازی صرفا دنباله روی بقیه نباشید و تصویری از خود واقعی تان را عرضه کنید، این پرونده را از دست ندهید.
