ازدواج می تونه آرامش بده بهت به شرطی که انتخابت درست باشه، طرفین همدیگرو بشناسند. زن ومرد مکمل همدیگر هستند هیچ موقع یک انسان کامل نیست . وقتی محبت الهی ایجاد شود باید کم وکاستی های هم را پوشش دهند.مشکل الان ما توقعات بالا، چشم وهم چشمی و امکانات وجهزیه لوکس در خانواده هاس که رواج پیدا کرده است.

جواد 43 سال سن دارد، در 17 سالگی ازدواج کرد ومعتقد است هر چیزی بهاری دارد بهار جوانی ازدواج زود هنگام است. می گوید تفاوت سنی کمی با فرزندانش دارد و همدیگر را به راحتی درک می کنند او در 37 سالگی دخترش را عروس کرد هم اکنون نوه اش 1 سال ونیم سن دارد واز این بابت خوشحال و راضی است

فرهاد 26سال سن دارد و معتقداست ازدواج در سن پایین باتوجه به آمار طلاق  کنونی ریسک بزرگی است. می گوید تا32سالگی قصد ازدواج ندارد و وقتی صاحب کار، ماشین و صاحب خانه شد ازدواج می کند.

جواد: در سن پایین عقد کردم، سوم دبیرستان بودم که داماد شدم، یادم می آید سر جلسه امتحان نهایی بودم معلمم آمد و درگوشم گفت امتحانت را که دادی برو بیمارستان خانمت رو بردن اون موقع هنوز دیپلم نگرفته بودم اولین بچمو خدا داد وقتی رفتم زایشگاه هیچکی باور نمی  کرد من ازدواج کردم وپدر بچه باشم اونموقع هنوز ریش وسبیل هم نداشتم پرستارا همش با من دعوا می کردن اینجا جای بچه نیست برو تا نگهبانی رو خبر نکردیم خلی ناراحت شدم وقتی دکتر اومد گفت شوهر خانم شما هستید گفتم آره گفت باید خانمت سزارین بشه من حتی نمی دونستم سزارین چیه گفتم عیب نداره فقط زن وبچه‌م سالم باشن هر کار صلاح می دونید انجام بدین.

فرهاد: با تعجب خاصی به جواد خیره شده و باورش نمی شود می گه مگه کی ازدواج کردی حاجی؟

جواد خنده ای شیرین میکنه ومی گه: در سن 17 سالگی

فرهاد: یعنی تو اون سن وسال داشتن زن و بچه ، مشکلات اقتصادی  مسکن و... بامشکلاتت چجوری کنار می اومدی؟

جواد: من وهمسرم هر دو تلاش کردیم و با مشکلات کناراومدیم توقع زیادی از زندگی نداشتیم. پدرم خانه ای داشت که به من و برادرم با هم باجناق بودیم داد یک قسمت خونه ما زندگی کردیم ویک قسمت هم داداش خوراک مون با والدینمون مشترک بود

فرهاد: شما داری میگی تو یک خونه با هم زندگی می کردید خیلی سخته الان هیچ خانواده ای نمیزاره دخترش با خانواده همسر زندگی کند از طرفی توقعات بالای خانواده ها این اجازه باهم بودن را نمی دهد خانه های لوکس و کلاس بالا که مبادا جلوی در وهمسایه کم بیارن و... الان نمیشه از این خانواده ها پیدا کرد اینا مال قدیم حاجی

جواد: نه من حاضرم همین الان بهت خانواده ای رو نشون بدم که 5 تا خانواده با هم هر کدوم تو یک اتاق 4*3 دارن زندگی می کنند

فرهاد: خوب شاید این یک نمونه استثنا باشه

جواد:نه خیلی از این نمونه ها سراغ دارم

فرهاد: ازدواج زود هنگام خوبه قبول دارم پیغمبر واجب کرده و روایت داریم اگر کسی بخاطر اوضاع مالی ازدواج نمی کند مسلمان نیست. اما من دلایل خودم را دارم شاید قانع کننده نباشد قدیم زود ازدواج می کردن جوونا صبح زود می رفتن سرکار وشب تو خونه بودند اما الان نه صبح و شب همه سرگرم کار و بعدش هم دنیای مجازی هستند وهمه با تلفن همراه خودشون سرگرم هستن وقت برای ازدواج باقی نمی مونه حتی به نظر من و دوستم تحصیل هم مانع ازدواج میشه

جواد: من قبول ندارم منم درس می خوندم حتی دانشگاه افسری هم رفتم ولی ازدواج هم کردم

فرهاد: خوب حاجی زمان شما امکانات پیشرفته نبود شاید روز سر کار بودید اما شبها همه دور هم جمع بودید الان حتی خود خانواده ها کنار هم نیستن طی روز هر کی مشغول دغدغه های خودش هست و بس

جواد: نه اینا همه توجیهات الکی هست همون زمان هم وسایل سرگرم کننده بود. اختلاف سنی من وما20 سال هست به تناسب این سالها امکانات محیا بود ولی هیچ لذت وآرمشی جای محبتی که خدا در همسرداری و اولاد داری گذاشته رو نداره.می دونی چرا من زود ازدواج کردم؛ خدا حفظ کنه آقای قرائتی رو من مشتری ثابت برنامه هاش برای درس هایی از قرآن بودم.یک برنامه داشت سال67-66 می گفت : ازدواج زود مثل میوه زود رس هست هر چیزی بهاری دارد.

ببین من در سن 36 سالگی داماد دار شدم و الان نوه دارم همه لذت های زندگی رو دارم حس میکنم . نه اینکه ما سختی نکشیده ایم نه آن موقع هم مشکلات و سختی های اقتصادی بوده عدم سازش بین عروس ومادر شوهر وجود داشته اما با گذشت وتحمل همه چیز رفع می شد.این میوه زود رس هست نه اینکه شما میگی تو سن 25تا30 سالگی قصد ازدواج داری و بعد 5 سال برای ورود بچه به زندگی برنامه ریزی می کنی تازه اگر آن موقع با اتفاقات ناگواری چون نازایی و نا باروری مواجه نشوید اون وقت با اون سن وسال زیاد حوصله بچه داری و لذت از این نعمت ها رو نخواهی داشت.

فرهاد:یعنی میگی هرچی فاصله سنی بین والدین وفرزندان کمتر باشه بهتره؟

جواد: بله شما فک کن در سن 50 سالگیت بچه ت میشه 8 یا 10 ساله اونموقع دیگه مشکلات زندگی ماشینی وامکانات سرگرم کنده هم بیشتر میشه تو حوصله خودت رو هم نداری چه برسه به اینکه بخوای حس کنی پدر بودن یعنی چی!

فرهاد: یعنی می گی با ازدواج می تونم آروم شم و این حالت سردرگمی در من از بین بره؟

جواد:بله به شرطی که انتخابت درست باشه، طرفین همدیگرو بشناسند. زن و مرد مکمل همدیگر هستند هیچ موقع یک انسان کامل نیست. وقتی محبت الهی ایجاد شود باید کم وکاستی های هم را پوشش دهند.مشکل الان ما توقعات بالا، چشم وهم چشمی و امکانات و جهزیه لوکس در خانواده هاس که رواج پیدا کرده است. شاید  زمانی همسر و مادران ما با آب یخ  میبردن لباس می شستند اما امروزه بهترین ماشن اتوماتیک قرض میکنند تا به دختر جهزیه بدهند یا مرد بگوید تا کار و خونه و ماشین نداشته باشم ازدواج نمی کنم چرا خوب؟ این مسایل انگیزه های زندگی کردن را از جوانان می گیرد.

من با یک تلویزیون سیاه سفید کوچک 14 اینچی با قناعت و پس انداز زندگی رو شروع کردم حتی ضبط صوت نداشتیم الان چی...؟

فرهاد: منم همینو می گم حاجی الان هم سن و سالای من همه مشکل دارن میگن با ازدواج نه تنها آرامشی ندارند بلکه اقتصاد و مسکن را چه کنند. ازدواج آدم را محدود میکند من به شخصه از ازدواج واهمه دارم هم از نظر اقتصادی هم مسکن و مسئولیت پذیری می ترسم

جواد :محدودیت به چه معنا ...؟

فرهاد: روابط دوستانه، تفریحات دوران مجردی در کل اختیار خودمان را نخواهیم داشت

جواد: نه ببین اگه می خوای اُپن زندگی کن یعنی هم زن بگیری هم ارتباط اجتماعی باجنس مخالف داشته باشن نمیشه. باید اینو باور کنین که جایگاه همسرهیچوقت قابل قیاس با این روابط نیست که به ذهن شما جوانها می آید.

فرهاد: حاجی حرفات شیرینه و دلنشین من واقعا از مسئولیت یک خانواده می ترسم با این درآمد چجوری میشه چرخ زندگی رو گردوند خوراک مسکن پوشاک و... هرجور فکر می کنم بازم نمی تونم بعضی وقتا واقعا می مونم که اونایی که تو این اوضاع اقتصادی و فرهنگی و... داماد میشن ومیرن سرزندگی چه جرات و جسارتی دارن خیلی وقتا هم شده حسرت خوردم اما بعد که دو دو تا چهار تا میکنم میگم نه وسوسه برم نداره با خودم میگم تو نمی تونی فرهاد بیخیال ببین آمارطلاق چقدزیاده همه بخاطر مشکلات اقتصادی و فرهنگی اینا تا چندماه با هم خوشن بعد دعواها شروع میشه اینقد توخیالاتم با خودم کلنجار میرم تا خوابم ببره

جواد: درآمدت تو ماه چقده آقا فرهاد

فرهاد: ی میلیون حاجی

جواد: ببین انتخابا مشکل شده الان براساس همون پیشرفتایی که گفتی خیلی از اصول اساسی اصلی خانواده ها از اصول ایرانی نیست برگرفته از فرهنگهای بیگانه شده. طرف خودش رو تو محیط خارج از خانواده و منزل در گیر ازدواج کرده اشتباهی هم که بزرگترها می کنن اینه که بجای مشاوره دادن به جوونا سعی بر تحمیل نظرات خودشون دارن اینطوری نمی شه اگه جوون مطمئن بشه خانواده با منطق و اینکه حق انتخاب رو به جوون بدن و نکات مثبت ومنفی هر دو طرف رو در تحقیقات بازگو کنند یا حتی فرصت شناخت به جوونا بدن آنهم با رعایت حیطه های اخلاقی واسلامی هیچ مشکلی پیش نمیاد.

می گی درآمدت ماهی یک میلیونه؟

مرد مومن من با 250 تک تومنی زندگی رو شروع کردم زمانی که دانشگاه افسری اصفهان رفتم با ماهی 17 هزارتومن هم زندگی می کردم هم مهمان داری خرج تحصیل کرایه خونه و.... داشتم اما بازم پس انداز می کردم ببین اول باید سطح توقعات رو بیاری پایین من با دوچرخه همسرم رو به تفریح می بردم کم کم شد پیکان وپراید و الان پژو ولی شما چی امروز اینتقد توقعت زیاده که میگی من پراید بشه ماشینم شب دومادی پراید بشه ماشین عروس زشته حرف در میارن و... به حرف مردم چکارداری تواگه تونستی اول خودت رو قانع کنی به هرچی داری شکر گذار باشی می تونی از همسرآیندت توقع بی توقعی داشته باشی اول اندیشه خودت رو اصلاح کن هیچوقت بلند پرواز نباش چرا بلند پروازی رو فقط تومادیات بکار می برن ی بار تو معنویات بلند پروازی کنین تا خدا رو اولویت کارات قرار بدی و اینقد از ناامیدی دم نزنی امیدت به خدا باشه خدایی که گفته از تو حرکت از من برکت تنهات نمیزاره

فرهاد: حاجی یعنی از لحاظ اعتقادی هم کفو باشیم مشکلی پیش نمیاد حاجی زندگی الان رو بیشتر ازخود جوونا خانواده ها سخت گرفتن می تونی تضمین کنی که من اگه با شرایطی که یک ساعته داری برام میگی و واقعا به دلم نشسته می تونی تضمین کنی طلاق تو آینده تهدیدم نمی کنه؟

جواد: ببین فرهاد نه من نه هیچ کارشناس یا مشاوره ای این تضمین رو نمیکنه قرآن یک دستورالعمل تاروز قیامت تا روزی که بشر باشه تو قرآن داریم واژه طلاق رو اما با شرایط خیلی سخت سیر زندگی انسان بعضی مواقع واقعا نیاز به طلاق دارد من میگم تو خوب تحقیق کن جنبه های اسلامی رو رعایت ک فردی که از هر لحاظ با هم تفاهم داشته باشید و بتونید این تفاهم رو تو زنذگی حفظ کنید با کم وکاست هم کنار بیاید توقعاتتون رو کم کنید چشم وهم چشمی نداشته باشین و... حالا از بعد زندگی هیچکی خبر نداره که چی پیش میاد تو تلاشت رو بکن تا موفق باشی باید ببینی سرنوشت چی برات نوشته

فرهاد: حاجی توقع دختر امروزی با دختر دیروز از زمین تا آسمون فرق کرده اینو چی میگی

جواد: بزار ی چیزی بگم برات فرهاد نه برای تو برای همه جوونا و خانواده ها

اگر توقع وتفاهم هست باید دو طرفه باشه اگه هدفت ازدواج وتشکیل خانوادس باید همه چی رو روی طبق اخلاص بریزین و از اول ی یاعلی بگی  وزندگیت روبسازی خانواده ها باید امروز با این اوصا اقتصادی اجتماعی به کمک شما جوونا بیان بله تنهایی نمیشه پدر و مادر هر چی دارن برای بچهاشون دارن چه خوبه که این سرمایه رو الان برای بچهاشون بزارن الانی که خودشون هم زنده ان و می تونن خوشبختی بچهاشون رو ببینن خیلی از خانواده ها رو می شناسم که سرمایه رو گذاشتن بعد 120 سال از عمرشون بدن بچها این نمیشه الان به کمک بچها بیان بعدش خدا بزرگه

از طرفی ببین فرهاد جوونی که از الان سوار پراید نمی شه که به کلاسم نمی خوره و از الان توقع زانتیا ومگان و... داره نمی تونه پیشرفت داشته باشه به کم قانع باشین واز کم شروع کنید این لذتش شیرین تره  اگه جوونی با توقعات بالا پیش بره پس بشینه تا پیرشه بعد ازدواج کنه چه فایده ای داره آخه بهار جوونی رو از دست ندید که پشیمونی سودی نداره

فرهاد:حرفای شما روهمه قبول دارم وواقعا  عقیده ونظرم عوض شد اما حاجی از قدیم گفتن با یک گل بهار نمی شه

جواد: خیلی هم بهار میشه فرهاد من یکی رو می شناسم که شب دامادیش نه پدر داشت نه مادر اما خدا رو باور داشت خرج دامادیشم پدر خودم داد شاید باورت نشه فرهاد آخر شب مراسم تموم شده بود در خونه در زدن فلانی رو بگید بیاد رفت با یک پاکت برگشت گفت این پاکت رو یه آقایی داده به من گفت به محض رفتن باز میکنی فرهاد هزینه کل ازدواج تو اون پاکت بود اینه اعتقاد به خدا خدا تنهات نمیزاره مدتها می گشتیم اما اون مرد پیدا نشد که نشد خدا اینجوری کمک می کنه بهش اعتمادکن

فرهاد: حاجی اگه بشه این حرفاتو نه تنها ما جوونا بلکه خانواده ها هم بشنون عالیه شاید بیشتر درکمون کنن و ماهم توقعات رو کناربزاریم از طرفی صداوسیما بجای اینکه بیاد برنامه های محوریش رو بزاره واسه کم کردن تجملات وفرهنگ سازی ازدواج به نظرم برعکس عمل میکنه صداوسیما یک رسانه ابر قدرته باید تو این راستاکمک کنه ولی برعکسه الان همه ما الگومی گیریم که خونه زن وتیپ لباس و... آینده مون به سبک هایی باشه که می بینیم و این خودش معضل بزرگیه حاجی

جواد: درست میگی.می دونی چرا امروز مردم به صداوسیما اعتمادنمی کنن چون همه آنچه را که نشان می دهد کارشناسان متخص و تحصیل کرده است این خوبه من مخالفش نیستم اما اگه در کنار این برنامه بیاد زندگی جوونای قدیم رو نشون بده و درس عبرتی برای روزی ها بشه خیلی بهتر جواب میده تمام سریال ها وبرنامه های امروز ما تجملات وپوشش های لحظه ای شده که اینا جور در نمیاد با اقتصاد جوونای امروز

فرهاد بحثمون داره طولانی میشه فقط یه چیز بگم از من به تو نصیحت زندگی رو سخت نگیر اگر من با یک دوچرخه با250 تک تومنی شروع کردم تو امروز با یک میلیون حقوق با ماشین پراید داری شروع می کنی خداروشکرکن ...