یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت: گرانی شده و خرج زندگی سخت.
یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض به دیگر نیروها میداد و می گفت: وام است و وقتی می گفتند دفترچه قسطش را بده می گفت کسی دیگر پرداخت می کند.
یاد بابایی بخیر که میگه دیدم صورتشو پوشیده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله، شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام می بره.
یاد شهید احمدی روشن بخیر که از زیارت حرم امام رضا(س) می ومد و هوا سرد بود که پیرمردی رو دید تو اون سرما و شال خودشو به اون داد.
یاد شهید نواب بخیر که وقتی برا کمک به مردم بوسنی می رفت امام خامنه ای
فرمود: تا کی بوسنی هستی و او گفت دیگه بر نمیگردم و آقا فرمودند غبطه میخورم به
این شعور.
یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش
داد و خودش سنگ تو دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه.
یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت: میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی چون مثل سه تا کارگر کار می کنه می گه رفتم جلو دیدم فرمانده لشکر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه.
آره یاد خیلی شهیدا به خیر که خیلی چیزا به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم......