اگر کدورتی پیش آمد باید لابلای محبت ذوبش کنید. نباید یک حرف کوچکی را بزرگ کنند و مرتب کش بدهند!
زن چه در محیط خارج خانه باشد و چه در داخل خانه در این کشاکش با تلاطمهایی برخورد میکند که بیشتر به آرامش، آسایش و تکیه کردن به یک شخص مطمئن نیاز دارد. او کیست؟ او شوهر است.
سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی به خصوص در پنج سال اول با هم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد آن دیگری هم حتما در مقابل او ناسازگاری نشان دهد.
زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. نه احترام ظاهری و تشریفاتی بلکه احترام واقعی. احترام را در قلب خود نگه دارید و برای هم حرمت قائل شوید.
اگر نسبت به احساسات یکدیگر بی اعتنایی و بیتوجهی کنند به تدریج حالت بیمحبتی از یک طرف به وجود بیاید حتما به آن طرف دیگر هم سرایت میکند.
اگر دیدید که همسرتان یک نقطه عیبی دارد تحمل کنید که او هم همزمان دارد یکی عیبی از شما را تحمل میکند... اگر قابل اصلاح است، اصلاحش کنید. اگر دیدید کاری نمیشود کرد، با او بسازید.
غالبا متلاشی شدن خانوادهها به خاطر بی ملاحظهگی هاست. مرد بلد نیست رعایت کند، تندی و خشونت بیحد میکند. زن بلد نیست که تحمل به خرج دهد، بیتحملی و سرکشی میکند!
محبت، دستوری و فرمایشی نیست. محبتتان را با اخلاق خوب، رفتار مناسب و وفاداری در دل همسرتان زیاد کنید.
اساس محبت، اطمینان است. اگر اعتماد بین زن و شوهر از بین رفت، محبت آرام آرام از بین خواهد رفت.