مجموعه امام ناراحت
می شود یک را حتما خواندید.
بعد از اتمام مراسم دیدار رهبری قرار شد کل کاروان استان به سمت مشهد مقدس با هدف زیارت امام هشتم علی ابن موسی الرضا(ع) حرکت کنند و توفیقی بود که مجددا نصیب جمع شد.
صبح زود به مشهد مقدس رسیدیم و اتوبوس ها داخل پارکینگ حرم توقف کردند. من با توجه به اعتقادات و تاکیدات مذهبی می بایست اینکه اول بعد از چند روز سفر استحمام کنم و غسل زیارت به جا آورم. گفتم: حاجی اول برویم منزل پدر خانم من و بعد از استراحت و استحمام به زیارت می آییم. دوباره با معرفت و علاقه و محبتی که به خاندان رسول الله (ص) داشت گفت: فلانی اول با همین تن خسته به زیارت امام می رویم که ( امام ناراحت نشود ) بعد هرکجا که شما بروی من هم به دنبال شما می آیم و به گفته او عمل کردیم.
هنگامی که من به سمت ضریح امام هشتم (ع) رفتم تا بوسه ای بر آستان قدسیش بزنم از روی کنجکاوی به سمت حاجی نگاه کردم تا ببینم چه می کند، دیدم سمت پایین پای حضرت با فاصله چند متری که نه خود مزاحمتی برای زائرین به وجود بیاورد و نه دیگران مزحمش بشوند ایستاده، دستها را به صورت قنوت به سمت آسمان بلند کرده و زیر لب مطالبی را زمزمه می کرد، فاصله زیاد بود نمی دانم چه می گفت؛ اما هر چه بود بعد از یک هفته حاج ارضی محمد دعایش مستجاب شد و عاقبت به خیر شد.
اللهم عجل محیای محیا محمد وآل محمد ومماتی ممات محمد وآل محمد