باید خود را آماده سفر کنیم، سفر بزرگی در پیش است که باید فرصت هایش را غنیمت شمرد و از لحظه لحظه اش توشه ای برای آخرت ذخیره کرد! آری شب قدر است،  شبی که فوج فوج ملائک به زمین می آیند و حساب و کتاب ها می کنند و تقدیرها می نویسند،  شبی که دلها در راز و نیاز با معبود بی پروا می شوند و طلب بخشش می کنند. شب ریختن اشک بر پهنای صورت و بلند کردن دست نیاز بسوی پروردگارو چقدر لذت بخش است دستانی که خالی هستند اما خالی و ناامید برگردانده نخواهند شد.

در این ماه شبهایی وجود دارد که بهار فرصت عمر انسان رقم خورده، شبهایی که پرونده یکسال آدمی نوشته می شود و خوشابحال کسی که توشه یکسالش به خوبی بسته شود.

بارالها در این ماه فقط گشنگی و تشنگی اش را درک کردم، یادم رفت کمی آنسوتر هستند نیازمندانی که در اوج نداری و فقر باز هم چشم امید به درگاهت دارند. بارالها در این شبهای عزیز که شب قدر است و باید قدردان زحماتت باشم ببخش مرا که با تمام الطافی که در حقم روا داشتی باز ناشکری کردم، امیدوارم در شبهای قدر کمکم کنی که دستهایم خالی خالیست.

ببخش این بنده ی گنهکارت را که چشمانش درگیر تجملات زندگی بود و گوشهایش سرگرم صداهای اطراف، بازبانم غیبت کردم و دلهایی را که شکستم... پروردگارا ! اگر بخواهی به من وگناهانم بنگری که وا مصیبتا به حال من، معبودا به خودت وبزرگواریت قسم چشم پوشی کن از خطاهایم،  بنگر پشیمانم پس در این شبهای عزیز دستهای خالیم را  دریاب.

بارالها شب قدر و فرود آسمانیان است و تو خود خوب می دانی که دست گنه ‏کار من کوتاه‏تر از آن است که به آسمان برسد و این بود که شبی آسمانیان را به زمین فرود آوردی تا میهمانان تو از برچیدن میوه‏های آسمان بی‏نصیب نمانند.

امشب شب قدر، شب احیای دل است و من در میان صفحات جوشن کبیر دنبال تو هستم، قرآن را بر سر می‏گیرم تا آتش برخاسته از درونم، جهان را نسوزاند، یا مدبر الاُمُور یا باعثَ مَن فی القُبُور، چگونه قاری سوره قدر باشم، حال آنکه از شناختن قدر تو غافل هستم و چگونه در معنای سوره عنکبوت، تو را دریابم، حال آنکه خود اسیرترین بنده در تار غفلت خویشم؟!

پروردگارا، من بخاطر گذشته ام پشیمانم، گذشته‏هایی که مغرور و متکی به رحمت تو، دست در دست ابلیس ‏گذاشتم و از تو دور ‏شدم، خداوندا دست‏های توبه ‏کارم را بگیر و در این شب ها، این سرآغاز دوباره تقدیر، تو را سوگند به بلندایِ قدری که بر قامت این شب دوخته‏ای، دست‏های توبه‏ کارم را مستجاب کن و بار دیگر، در مغفرتی مقدر، یاورم باش تا خود را از سر بگیرم.

بارالها از آن بالا به این «العفوِ» قرآن به سر، به این الغوث نفس ‏بریده، مهربان‏تر نگاه کن تا سرنوشت پیش رویم به یُمن عنایت امشبت سربلند شود.

پروردگارا! در این شب های قدر می خواهم با دلی پاک به درگاه تو بیایم و در مورد چیز هایی که می دانی و از آنها آگاهی اعتراف کنم، با پای خود به درگاهت آمده ام تا شاید از جرم من بکاهی و شک ندارم که آنقدر خوب هستی که وقتی حلقه زدن اشک را در چشمانم احساس می کنی به فرشتگانت امر می کنی گناهانم را مانند بچه ای که از نو متولد می شود از بین ببرند که طاقت گریه بنده ات را نداری زیرا این بنده خطاکار هنوز هم با تمام گناهانش امید فضل تو را از دست نداده و دست نیاز به سویت دراز کرده است، دستهایم را خالی نگذار.