این مقاله را بخوانید تا بدانید چرا میگویند پروتکل الحاقی جنگ برای ایران به همراه خواهد داشت


بررسی یک حادثه ی واقعی تاریخی:

پس از آنکه تاریخ انقضای صدام سر آمد و دیگر نوکر مفیدی برای آمریکا نبود و نتوانسته بود جنگ با ایران را پیروز شود، آمریکا از عراق احساس ترس کرد زیرا میدانست ممکن است با کمک های مالی و تسلیحاتی که خودش و سایر کشورها به عراق داده بودند روزی عراق علیه خودشان آنها را استفاده کند؛ از این رو شورای امنیت (با درخواست آمریکا) عراق را مجبور کرد تا پروتکل الحاقی را بپذیرد.
در ابتدا عده ای دلواپس مخالف پذیرش پروتکل بودند و میگفتند این پروتکل منجر به جنگ خواهد شد. اما به اصطلاح روشنفکران، حرف خودشان را به کرسی نشاندند و با این تفکر که بازرسی ها کنترل شده خواهد بود، و ما مجبوریم، چون تحریم هستیم و با پذیرش این پروتکل وضعیت بهتر خواهد شد، به شورای امنیت اعتماد کردند.

سرانجام در چهاردهم مه ۱۹۹۱ عراق با امضای پروتکل موافقت کرد. طبق شرایط توافق شده، آنسکام و سازمان انرژی اتمی بین‌المللی حق تحقیقات اعلام نشده با امکانات اعلام شده و نشده در خاک عراق را داشتند،بازرسی های گسترده شروع شد؛ اما نکته ی جالب اینجا بود که بازرسان روز به روز توقعشان در بازرسی بالا میرفت! و کم کم دست روی جاهایی گذاشتند که عراق نمیتوانست اجازه ی بازرسی آنها را بدهد و جزو مراکز حساس کشور بود

اسکات ریتر(بازرس آژانس هسته ای در آن زمان) در مصاحبه با شبکه ی الجزیره گفته بود:
«وقتی شما این سوال را مطرح می کنید که آیا عراق تسلیحات گوناگون هسته ای، میکروبی یا شیمیایی نظامی دارد، پاسخ یک نه قاطعانه است.»

و نکته جالب اینجاست که بدانید همین اسکات ریتز عامل جاسوسی شد!

سال ها بعد مشخص شد جاسوس‌های آمریکایی موفق شده‌اند یک دستگاه شنود بزرگ و پیشرفته به نام "استفانی" را به بغداد قاچاق کرده و در دفتر کار آقای ریتر نگه‌داری کنند (البته الان روش های جدیدتری دارند که فکرش را هم نمیتوانیم بکنیم).

"اسکات ریتر" پس از افشای این ماجرا از سمتش استعفا و افشا کرد که واشنگتن مسئولیت هدایت کل این عملیات به نام "عملیات استفانی" را به عهده داشته است.

وی همچنین افشا کرد حساس‌ترین اطلاعات به دست آمده از عملیات استفانی به جای آنکه در برنامه "آنسکام" خرج شوند تحویل دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا شدند.

سرانجام گزارش رسمی بازرسی ها داده شد، با وجود اینکه هیچگونه گزارشی رسمی مبنی بر وجود سلاح هسته ای در عراق داده نشد و بلکه گزارش ها حاکی از پاک بودن عراق بودند، آمریکا به عراق حمله کرد!


میدانید با چه بهانه ای؟


درست با بهانه ی همان مراکز بسیار حساس که عراق اجازه بازرسی از انجاها را نداده بود.


در تاریخ پنجم فوریه 2003 وزیر خارجه آمریکا در حالی که در پشت سر او رئیس سازمان سیا نشسته بود در جلسه شورای امنیت سازمان ملل حضور یافتدو با نشان دادن چند عکس ماهواره‌ای و چند شنود تلفنی ادعا کرد بر اساس اطلاعات موثق سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، عراق در حال پنهانکاری و اختفای تسلیحات‌ خود از دید بازرسان می‌باشد.


اما تکلیف عراق چه بود؟


الف) اگر مراکز بسیار حساسِ کشورش را نشان میداد اولا: با این کار خود را شدیدا آسیب پذیر کرده بود
دوما:هیچ تضمینی نبود که بازرسان آژانس توقعاتشان بالاتر نرود چون هربار که عراق بله میگفت آنها درخواست جدید دیگری مطرح میکردند و درخواستهایشان برای بازرسی تمامی نداشت

ب)اجازه بازرسی نمیداد (که همین کار را کرد) که نتیجه اش میشد بهانه دادن دست آژانس
زیرا آژانس ادعا میکرد لابد چیزی را مخفی میکنید و دست به کاری زدید که حاضر به «شفاف سازی»! نیستید و اینجا بود که عراقی ها فهمیدند اساسا پذیرفتن پروتکل الحاقی از روز اول اشتباه بود و اصطلاحا پروتکل، آش کشکِ خاله بود (بخوری پاته، نخوری پاته)


حالا ایران میخواهد همین پروتکل را امضا کند و گفته میشود شرایطی که شورای امنیت برای این پروتکل گذاشته بدتر از شرایطیست که برای عراق گذاشته بود و گفته اند اگر این پروتکل را امضا نکند توافقی صورت نمیگیرد.

حال نظر شما چیست؟
ما هم مثل عراق به شورای امنیت که مترسک و مامور آمریکاست اعتماد کنیم؟
و دلمان به این خوش باشد که بازرسی ها کنترل شده هستند!